انتشار کتاب «رقص مضراب» توسط انتشارات هستان
تاریخ انتشار: ۱۲ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۱۸۶۴۲۹
به تازگی کتاب «رقص مضراب» شاملِ ۲۲ قطعه برای سنتورنوازی معاصر با قلم سیاوش کامکار، مهیار طریحی و مصطفی مومنیان منتشر شده است. به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، کتاب «رقص مضراب» شاملِ ۲۲ قطعه برای سنتورنوازی معاصر به قلم سیاوش کامکار، مهیار طریحی و مصطفی مومنیان بهتازگی توسط انتشارات هستان منتشر و راهی بازار نشر شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نویسندگان کتاب میگویند حس زیبای یادگیری و یاددادنِ همزمان، انگیزه اصلی انتشار این کتاب است. از روزی که با افتخار در محضرِ استاد اردوان کامکار شاگردی کردیم و شیوه سنتورنوازی معاصر را آموختیم بیش از یکدهه میگذرد.
سه مولف کتاب پیشرو میافزایند: از آنزمان تا امروز اشتیاقِ آموزش آنچه فرا گرفتهایم در وجود ما جای گرفته و آموزش بخشی جدایی ناپذیر از فعالیتهای حرفهای ما شده ست. پس از گذراندنِ فراز و فرودهای فراوان و همدلیهایی که در دورهی آموزش پدید آمد، همچنین اجرای کنسرتهای تریو برای سنتور و همکاری در مستر کلاسهای استاد کامکار، بر آن شدیم تا از آنچه اندوحته بودیم، بهره گیریم و در کنسرتهای مختلف قطعات یکدیگر را اجرا کنیم و پس از هر اجرا، پیشنهادها و انتقادات دربارهی آن قطعات را با همراهی یکدیگر بررسی کنیم. این کار در فضایی دوستانه از یکسو و سختگیریها و نکتهسنجیهای استادمان، از سوی دیگر انجام میپذیرفت. همزمانی این دو حس و فضا، تجربهای بیمانند برای ما رقم زد تا علاوه بر بهکارگیریِ نقدهای سازنده و تمیز نهادن بین سره و ناسره، با سلیقهی آهنگسازی یکدیگر بیشتر آشنا شویم. حاصلِ آن تجربهی دلچسب، که به دست آوردنِ آن به هیچروی آسان نبود – این مجموعه قطعات از سه آهنگساز به شیوهی سنتورنوازی معاصر است.
نویسندگانِ این اثر تلاش کردهاند تا این کتاب برای علاقهمندانِ شیوه سنتورنوازی معاصر که تا بهحال فقط کتاب استاد اردوان کامکار را در اختیار داشتهاند، بهعنوانِ یک منبع درنظر گرفته شود و در اشاعه این شیوه قدم بردارند. اینمیان نویسندگان این نکته را لحاظ کردهاند که ضرورتی ندارد تا آثار بهترتیب اجرا شوند و اینقطعات بر اساس دشواری در اجرا و نکاتِ تکنیکیای که خاصِ این شیوه است، مرتب نشدهاند.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: کتاب سیاوش کامکار سنتورنوازی معاصر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۱۸۶۴۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چهارمین پیشنشست دوازدهمین همایش فلسفۀ دین معاصر در دانشگاه بین المللی مذاهب اسلامی
به گزارش حوزه فرهنگ و هنر خبرگزاری تقریب، اولین سخنران این پیشنشست، مهدی ساعتچی، استادیار گروه فلسفه و کلام دانشگاه شهید مطهری بودند که تحت عنوان «همبستگی مفهوم شرّ و ایدۀ خدا» سخنان خود را ایراد نمودند.
وی در ابتدای این نشست اظهار داشت: همبستگی مفهومی بین مفهوم شر و ایدۀ خدا باعث میشود که نتوان بحث را به صورت متافیزیکی حل کرد. بنابراین، باید پیش از ارائۀ پاسخ، خود سوال را با دقت بررسی کرد و به خاستگاه آن راه یافت. ایشان افزودند: چه مسئله را منطقی بدانیم، چه قرینهای و چه اگزیستانسیالیستی، بین مفهوم شرّ و تصور خدا ناسازگاری وجود دارد. ولی اگر بهصورت پدیدارشناسانه به خاستگاه ظهور شرّ نزد انسان مراجعه کنیم به پیشفرضهایی توجهمان جلب میشود که خود را در مسئلۀ شر آشکار نمیکنند. بدین منظور میتوان پرسید، با تصدیق تجربۀ شرّ، آیا شرّ نامیدن شرور بدیهی است یا باید مورد تحلیل قرار گیرد؟ به نظر میرسد سه مؤلفه برای شرّ دانستن شرور لازم است که در عبارتند (۱) وجه سوبژکتیو آن، (۲) درک محرومیت با شرور و (۳) اعتراض به شرور. اگر این سه مؤلفه نباشند، اساساً آنچه شرّ دانسته میشود دیگر اینچنین لحاظ نخواهند شد.
استادیار گروه فلسفه و کلام دانشگاه شهید مطهری توضیح داد: در اینجا مرادم از سوژه، مُدرَک انسانی از منظر اول شخص است. چون شر نحوی ارزشگذاری بر امور جهان است، لاجرم وجه سوبژکتیو دارد؛ اگرچه این ارزشگذاری دلبخواهانه نباشد. در مؤلفۀ دوم گفته میشود که ناهماهنگی بین خواست و واقعیت انسانی یا طبیعی، و باعث بروز احساس محرومیت میشود و این احساس دلیل شرّ دانستن شر است. مولفۀ سوم جایگاه مسئلهآفرین بحث از شرور است: چون وقتی انسان در مقابل این محرومیت دست به اعتراض میزند و این ناخرسندی را ابراز میکند، مسئلۀ شر سربرمیآورد.
دکتر ساعتچی افزودند: بنابراین، در نظر من گزارۀ «شر وجود دارد»، اگرچه در قامت یک گزارۀ غیرزنده و صوری در مسئلۀ شر مطرح است، ولی ناظر به یک واقعیت خارجی نیست، بلکه بیانکنندۀ آن است که «یک انسان در مقابل محرومیت خود معترض است.» اگر شر این چنین تحلیل شود، مسئلۀ شر به نحو دیگری صورتبندی میشود. علاوه بر این باید گفت، انسانی دست به این اعتراض میزند که بخواهد خود همۀ اوصاف کمالیه را داشته باشد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که شرّ یک وضعیت سوبژکتیو است که طالب صفات ابژکتیو خداست و اینچنین است که بین مفهوم شر و ایدۀ خدا همبستگی وجود دارد.
استادیار گروه فلسفه و کلام دانشگاه شهید مطهری جمعبندی کردند که: با این توصیف، وجود شرور راهنمایی برای اشاره به وجود خداست. نکتۀ دومی که میتوان از این بحث استخراج کرد آن است که، تقریر اگزیستانسیال شرّ بر دیگر تقریرهای آن تقدم دارد و به نظر من این نهایت کاری است که میتوان در مسئلۀ شر انجام داد.
دومین سخنران این نشست، غزاله حجتی، استادیار گروه فلسفه و عرفان اسلامی دانشگاه مذاهب اسلامی بودند و سخنرانی خود را ذیل عنوان «کارکردهای عدل الهی» ایراد نموند.
وی تأکید کرد که در این ارائه توصیفی از مجموعه پاسخهایی مطرح میشود که ذیل عدل الهی تعریف شدهاند؛ پاسخهایی که در آنها شرّ بهعنوان امری ابژکتیو لحاظ شده است و باید جدی گرفته شود.
دکتر حجتی توضیح داد، خداباوران با نظریات عدل الهی اولاً دلایل خدا را برای تجویز شرّ توضیح میدهند و سپس تلاش میکنند تبیینهایی برای شرور گزاف در جهان ارایه نمایند تا با وجود خدا سازگار باشد. بر این اساس دو رویکرد مدافعهگرایانه و تبیینی مطرح شده است.
وی افزود: سه دسته نظریه ذیل مدافعهگرایی میتوان مطرح کرد: دستۀ اول میگوید شناخت دلایل شرور صرفاً نزد خداست، دستۀ دوم بر اساس معرفشناسی اصلاحشده میگوید نظریۀ عدلالهی غیرضروری است و دستۀ سوم قائل است به اینکه نظریات عدل الهی ناشی از غرور انسان است. ولی در نگاه تببینی، برخلاف دستۀ اول مدافعهگرایان، گفته میشود خدا در خلقت تلاش کرده تا فهمی اجمالی از دلایل شرور برای انسان بهدست آید. بنابراین روح مدافعهگرایی با مطلوب خلقت مطابق نیست. در مخالفت با دستۀ دوم مدافعهگرایان، نگاه تبیینی میگوید چون پایهبودن باور به خدا منتج به همان سه صفاتی است که در ادیان گفته شده است، بنابراین با این فرض هم نظریۀ عدل الهی ضروری است و نباید از آن صرفنظر کرد. در نهایت، در مخالفت دستۀ سوم مدافعهگرایان که میگویند نظریۀ عدل الهی نامتناسب است، رویکرد تبیینی باور دارد انسانها (حتی برخی از مؤمنان) در جهان رنج تجربه میکنند و همین رنج باعث تفکر درباب آن میشود. بنابراین صرف وجود شرور در جهان برای تفکر درباب آن تناسب ایجاد میکند.
دکتر حجتی در بخش پایانی صحبت خود به دستکم چهار نوع پاسخی که رویکرد تبیینی به مسئلۀ شر مطرح شده اشاره کرد و گفت: عبارتند از نظریۀ مبتنی بر اختیار (آگوستین)، نظریۀ بهترین جهان ممکن (لایبنیتس)، نظریۀ پرورش روح (جان هیک) و رویکرد الهیات پویشی (وایتهد). این پاسخها به انحای مختلف تلاش میکنند، برخلاف مدافعهگرایان، به تفکر در باب شر برانگیزانند و هر یک به نحوی برای آن توجیهی دستوپا کنند.
سومین سخنران این پیشنشست دکتر محمود ویسی، استادیار فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه مذاهب اسلامی بودند که تحت عنوان «جستاری در معنای شرّ از دیدگاه امام فخر رازی» سخنان خود را بیان کردند. ایشان گفتند امام فخر رازی متفکری جامع و از علمای برجستۀ اهل سنت هستند و شاید حلیمترین و کبیرترین تفسیر همان تفسیر کبیر ایشان باشد.
وی با اشاره به سخنان دکتر حجتی گفت: شاید آگوستین از روی دست امام فخر رازی نگاه کرده است، چون او هم میگوید که شر عدم است. در یک کلمه، مکتب امام فخر رازی در زمینۀ مسئلۀ شرّ مکتب جبر است، که او آن از اشاعره برگرفته است.
دکتر ویسی بیان کرد: امام فخر رازی یکی از مهمترین منتقدان فلاسفه در مسائل کلامی است و ذهن فلاسفه را به خود مشغول داشته است. او در کتابهایی مثل المطالب العالیة من العلم الإلهی، پاسخهای افلاطون و ارسطو را در این زمینه ناکافی میداند و تلاش میکند پاسخ جامعی در واکنش به نظرات ابنسینا مطرح کند. امام فخر رازی پیشفرضهای الهیاتی فلاسفه، که از جملۀ آنها حسن و قبح عقلی و قائل بودن به عرضی بودن شرور است، را دلیلی میداند برای ناشایستگی ایشان برای ورود به این بحث. او در مقابل میگوید که باید شرور را منسوب به ذات خداوند دانست و بیان کرد، دلیل وجود آنها بر اساس قرآن بهدست آوردن گنج است. خدا با خلق رنجها، انسانها را به گنج میرساند و بر این اساس شرور دیگر رنج نیستند.
دکتر ویسی با اشارۀ به استناد فخر رازی به آیۀ ۱۵۶ سورۀ بقره، تصریح کرد: در این آیه بیان شده که انسان با اختیار محدودش نمیتواند کاری پیش ببرد و صرفاً با تحمل رنج به گنج میرسد. چون امام فخر رازی قائل است به اینکه انسان خالق افعالش نیست، بلکه کاسب آنهاست. این نظریه، برخلاف قول معتزله که قایل خلق افعال هستند، برگرفته از موضع اشاعره است.
استادیار گروه فقه و مبانی حقوق دانشگاه مذاهب اسلامی در نهایت با نقد رویکردی که قائل به عدمی بودن شرّ است بیان کرد: این رویکرد نگاه الهی را بههم میریزد و در عوض باید از رویکردی دفاع کرد که قایل به لازمۀ خیر و شر در جهان است. مبنای این رویکرد بحث است که ابوحنیفه در پایان عمر برگرفت که براساس آن، حسن و قبح نه عقلی بود نه شرعی، بلکه موضع صحیح قریب به موضع ماتریدیه است که میگوید تا جایی که عقل توان داشته باشد میتوان به آن اعتبار داد، ولی هرجا ناتوان شد شرع وارد عمل میشود.
آخرین سخنران چهارمین پیشنشست دوازدهمین همایش بینالمللی فلسفۀ دین معاصر دکتر مجید قربانعلی دولابی، استادیار فلسفه و عرفان اسلامی دانشگاه مذاهب اسلامی، بود که تحت عنوان «مسئلۀ شر: نگاهی نو به متون اسلامی» سخنرانی خود را ایراد کرد.
وی با این مقدمه آغاز کرد که در گذشته، مسئلۀ شرّ نقض برهان نظم لحاظ میشده، ولی در دورۀ جدید دلیلی بر عدم وجود خدا در نظر گرفته میشود. ولی نگاه جدیدی که ایشان قصد طرح آن را دارند، مبتنی بر تلقی عدمی از شرّ است. تلقیای که میگوید یا شرّ خودش عدمی است، یا به امر عدمی منجر میشود.
وی با اشاره به مبانی حکمت گفت: بر اساس حکمت متعالیه، چون وجود کمال است، هر جا وجود نباشد نقص است و بنابراین نقص و شرّ تقریباً با هم یکی میشوند. از سوی دیگر، از لابهلای متون دینی میتوان پرسید آیا جهان حادث است یا قدیم؟ سپس پرسیده میشود محدِث عالم کیست؟ اگر عالم خودش محدِث خودش بود، شرّ را در آن نمیآفرید؛ چون انتظار میرود کسی شرّ و نقص را برای خودش نخواهد. استناد قرآنی آن آیۀ ۱۸۸ سورۀ اعراف که میفرماید: «وَلَوۡ کُنتُ أَعۡلَمُ ٱلۡغَیۡبَ لَٱسۡتَکۡثَرۡتُ مِنَ ٱلۡخَیۡرِ وَمَا مَسَّنِیَ ٱلسُّوٓءُۚ»؛ یعنی اگر انسان علم غیب میداشت شرور را از خود دفع میکرد و نقص را برای خود روا نمیداشت.بر این اساس، برخی متکلمان مسلمان از وجود شرور برای اثبات محدِث استفاده کردهاند و این کاملاً عکس رویکرد جدیدی است که پس از رنسانس مطرح شده و وجود شرور را دلیلی علیه وجود خدا مطرح میکنند.
انتهای پیام/